نوري از اميد در چشمان عليرضا جرقه زد

ناگهان سوزش عجیبی در چشمان خود احساس کردم. جایی را نمی دیدم. از شدت درد فریاد میزدم و سوزش چشمانم هر لحظه بیشتر و بيشتر می شد. علی هم کلاسی ام دستم را گرفت و به خانه برد. همه شوکه شده بودند. مادر و پدرم بر سر و صورت خود می زدند و گریه امانشان نمی داد...

این بخشي از داستانی است که خود علیرضا از پنج سال پيش و از لحظه وقوع حادثه برايمان تعريف مي كند. علیرضا متولد 16 دیماه 1376 در روستای سرخ قلعه شهرستان کهنوج است. در آن زمان عليرضا ده ساله و کلاس چهارم بود و در روستاي محل سكونتشان تحصیل می کرد. او در راه مدرسه با دوستانش در حال بازي بوده که با یک بطری آهك مخلوط با آب مواجه شده و با برداشتن آن ناگهان حالتی شبیه انفجار روی می دهد. متاسفانه در اين حادثه، در اثر گاز آهك، سلول بنیادی چشمان او شدیدا آسیب مي بيند.

اين خانواده كشاورز روستایی و فقیر، با اين اتفاق با خطر جدي نابینایی فرزند خود مواجه شده و از آن پس، دوران تازه ای از یک زندگی سخت و پر تنش را تجربه کرده اند. آنان به توصيه پزشكان راهي تهران شدند. آنجا بود كه دريافتند، معالجه چشمان عليرضا نيازمند يك دوره درمان طولاني و مستمر است. بنابراين اين خانواده 5 نفره به ناچار از روستاي خود به تهران نقل مكان نموده و با كمك فردي نيكوكار در حوالی شهریار، روستاي شادبالا، در اتاقي 15متری با حداقل امكانات سكنا گزيدند.

در طي اين چند سال عليرضا بارها در بیمارستان لبافی نژاد تهران جراحي شده و تحت مداواي پزشكاني چون دکتر برادران صدوقی، عظیم زاده، کریمیان و جوادی قرار گرفته است. در طي آخرين جراحي وي توسط دكتر برادران، عليرضا بينايي چشم راست خود را تا حدودي به دست آورد، اما پس از مدتي مجددا چشمش رو به تاري گذاشت.

خانواده عليرضا براي ادامه معالجات و تكميل پروسه درماني فرزند خود به كمك جدي نياز داشت. بدين ترتيب اين نوجوان در اواخر سال 91 توسط يكي از همكاران ما شناسايي و در سن پانزده سالگي تحت پوشش بنياد همدلان كودك قرار گرفت.

علیرضا با هماهنگي كميته درمان همدلان، ابتدا به كلينيك نوين ديدگان معرفي و توسط دكتر زارعي ویزیت شد. دكتر زارعي پس از انجام معاينات تخصصي، از آنجاكه عليرضا از ابتدا تحت نظر دكتر برادران بوده و ايشان از پزشكان حاذق اين رشته به شمار مي روند، به خانواده توصيه نمود تا فرايند معالجات را تحت نظر خود دكتر برادران ادامه دهند.

بدين ترتيب با هماهنگي صورت گرفته، عليرضا مجددا در بيمارستان لبافي نژاد تحت مداواي دکتر برادران قرار گرفت و براي رفع تاري چشم وي داروهاي مخصوص تجويز شد. اين داروها و قطره هاي چشم، بسيار پر هزينه بود. كميته درمان همدلان از طريق هلال احمر و با كمك بيمه، تخفيفات ممكن را دريافت و پس از آن مجموعا مبلغ 23 ميليون ريال بابت تهيه داروهاي چشم اين نوجوان پرداخت نمود. اين مبلغ از ذخيره صندوق بنياد و از محل مشاركتهاي مردمي تامين گرديد.

خوشبختانه طي تماسي كه با خانواده عليرضا داشتيم، كلثوم، مادرش را بسيار شاد و خرسند يافتيم. به گفته وي اين داروها اثر كرده، تاري چشم عليرضا برطرف شده و بينايي اش بهبودي روزافزون داشته است.

عليرضا نيز از اين وضعيت بسيار خشنود است. در حال حاضر پزشک معالجش او را از رفتن به مدرسه منع نموده؛ اما با بازگشت بينايي يك چشم، دريچه اي از اميد به قلب اين پسر مهربان گشوده شده و آينده اي روشن، نويد يك زندگي عادي را به او مي دهد. او كه با صبر فراوان يك دوره تلخ و اندوهبار را سپري كرده، حالا بسيار اميدوار است با ادامه درمان تحت پوشش بنياد همدلان، چشم چپش نيز مانند ديگر چشمش، بینایی خود را بازيابد.

شكوفا باد اين اميد زيبا...

كميته درمان همدلان كودك