زهرا لبخندزنان چشم به سوي فردا دارد


گزارش درمان زهرا

 

مهم‌ترین چیزی که در دیدار با این دختر نازنین جلب توجه می‌کند، چهره خندان و روی باز او است. حتی یک لحظه هم لبخند از صورت زیبایش محو نمی‌شود. از دو سال پیش تاکنون بخاطر جراحی کمر و پا، سختیهای زیادی را متحمل شده؛ اما با این وجود، در او آثار بی‌تابی و بی‌قراری یافت نمی‌شود! 
 
زهرا در اردیبهشت سال ۷۹ در شهرستان دورود استان لرستان به دنیا آمد. او یک خواهر بزرگ‌تر و یک برادر کوچک‌تر از خود نیز دارد. پدرش فلج و از کار افتاده است و ریه‌هایش نیز عفونت کرده است. تنها نان آور خانواده مادر اوست که با کار در منازل و کمکهای همسایه‌ها به سختی امرار معاش می‌کند. تا دو سال پیش این خانواده در یک خرابه در منطقه سرچشمه شهرستان دورود زندگی می‌کردند. محل سکونت آنان در میان خانه‌ای که شهرداری قبلا تخریب کرده بود بنا شده و عبارت بود از دو دیوار باقیمانده از آن خانه و چادری که دو طرف دیگر آن را پوشانیده بود. 
 
زهرا در شهریور ۸۹ از طریق یکی از دوستان به بنیاد همدلان کودک معرفی شد. او مبتلا به بیماری اسکولیوز (کجی ستون فقرات) بود و این امر راه رفتن زهرا را با مشکل مواجه می‌ساخت. 
 
به واقع زهرا یکی از هزاران کودک تنگ دست ایرانی است که این فرصت را پیدا کرده تا به حلقه‌های پرمهر «زنجیره امید» متصل شود. او پس از پذیرش توسط موسسه زنجیره امید در کلینیک پروفسور کیوان مزدا شرکت نمود و در پاییز‌‌ همان سال برایش وقت عمل تعیین شد. این پزشک برجسته و معروف بین المللی در بیمارستان مرکز طبی کودکان، یکی از دشوار‌ترین و پیچیده‌ترین عملهای جراحی اسکولیوز را بر روی زهرا انجام داد و به همراه یک تیم پزشکی در پشت کمر این کودک تجهیزات یونیورسال کلمپ کار گذاشته شد. 
 
این جراحی در بیمارستانهای خصوصی تهران بیش از ۶۰ میلیون تومان هزینه بر می‌داشت؛ اما زهرا با جراحی داوطلبانه پروفسور مزدا و تامین هزینه ایمپلمنت توسط ایشان به طور کاملا رایگان جراحی شد. 
 
خوشبختانه در پی عمل جراحی موفقیت آمیز زهرا، در‌‌ همان سال با کمک مالی موسسه نیکان و همیاری کمیته امداد مبلغ ۱۳ میلیون تومان جمع آوری و امکان خرید یک آپارتمان ۵۷ متری در خرم آباد برای آنان فراهم شد. بدین ترتیب زهرا و خانواده‌اش از زندگی در آن محله نامناسب خلاصی یافتند. 
 
در مهرماه سال جاری دومین عمل زهرا که یک جراحی تکمیلی بر روی پای وی بود، توسط دکتر توکلی در بیمارستان مفید انجام پذیرفت. این عمل نیز از سوی پزشک جراح وی رضایتبخش توصیف شد و زهرا سه روز بعد، به سلامت از بیمارستان ترخیص گردید. هزینه این جراحی توسط بنیاد همدلان کودک تقبل شد. 
 
از دو سال پیش که معالجات زهرا شروع شده، او و مادرش باید به صورت دوره‌ای به تهران می‌آمدند تا زهرا توسط پزشکان زنجیره امید تحت معاینه قرار گیرد. میزبان ایندو در تهران خانم مهربانی بوده که درهای خانه‌اش را با عشق به روی این دو عزیز گشوده است. سال گذشته خانم میرزایی و همسرش که برای عیادت آشنایان به بیمارستان رفته بودند، زهرا را در آنجا می‌بینند و وقتی میفهمند آن مادر و دختر جایی را برای سکونت در تهران ندارند، با خوشرویی تمام آنان را به منزل خویش می‌برند. 
 
خانم میرزایی می‌گوید فقط سلامتی زهرا را می‌خواهیم و تا بهبودی کامل او در خدمتشان هستیم... و ما می‌گوییم: با وجود این آدمهای دریا دل، هنوز هم می‌توان به بقای انسانیت امیدوار بود! 
 
زهرای عزیز ما با قلبی پر از امید منتظر است حالش بهتر شود تا هرچه زود‌تر به مدرسه نزد همکلاسی‌هایش بازگردد... آرزویش دکتر شدن است و درمان بچه‌هایی مثل خود او... 
 
شادمانیم که شاهد این اتفاق زیبا بوده‌ایم... اینکه کودکی از محروم‌ترین نقطه ایران امکان دستیابی به پیشرفته‌ترین جراحی روز دنیا را یافته است. 
 
به امید آنکه گلهای خنده بر لب‌هایش شکوفا بماند... 
 
کمیته درمان همدلان کودک