و بالاخره حسین کوچولو خندید...


بالاخره حسین کوچولو خندید
 
دیروز در گرمای عصر تابستان یازدهم مرداد در بیمارستان سوانح سوختگی مطهری ۹ نفر یار همدل با یکدیگر هم‌پیمان شدند تا هر طور شده حسین کوچولو را بخندانند.
قصه گفتند.... ساز زدند..... آواز خواندند.... اما این پسرک غمگین که مدت‌ها چشم به سقف بیمارستان دوخته بود و درد و رنج سوختگی را زمان زیادی به جان خریده بود، به هیچ‌وجه قصد خندیدن نداشت. اما یاران خوش‌دل ما هم کوتاه نیامدند... آن‌قدر گفتند و خواندند و اداواطوار درآوردند تا بالاخره گل لبخند بر لبان این کودک نازنین شکفت... و این لبخند زیبا چه شوری در دل‌های عاشقان به پا کرد!
به امید آنکه تخت‌های این بیمارستان را همیشه خالی از بیمار ببینیم.
بنیاد همدلان کودک و نوجوان