«بهاران» دختر مو طلایی شش سالهٔ افغان را در حالی میبینم که با سینهٔ باند پیچی شده بر روی تخت بیمارستان، آرام و بیحرف نشسته و چشم به من دوخته است. وقتی اسمش را میپرسم خجالت میکشد و سر را پایین میاندازد. تلاشم برای به حرف آوردنش به جایی نمیرسد؛ تنها در مقابل این پرسش که «بهاران حالت بهتر شده؟» سرش را به نشانهٔ مثبت بودن پاسخ، تکان میدهد.
وقتی میشنوم که این دخترک زیبا از داشتن پدر محروم است بغض گلویم را میفشارد. دستم را بر سرش میکشم و بوسهای بر موهایش میزنم... بهاران با مادر و دو برادر هفت و هشت سالهاش زندگی میکند. او از بدو تولد مبتلا به بیماری قلبی و ASD بوده است. با کمی پرس و جو متوجه میشوم خرج این خانواده از طریق کار کردن دو پسر خرد سال، آن هم در روزهای تعطیل با جمع کردن پلاستیک از زباله دانیها و فروش آنها تامین میشود؛ مادر جوان خانواده هم که رنج روزگار بر چهرهاش خودنمایی میکند بیکار و خانه نشین است. امسال وقتی صاحبخانهشان متوجه وضعیت بد مالی آنان میشود دلش به رحم آمده و کرایهٔ ۲۵۰ هزار تومانی را به ۱۰۰ هزار تومان کاهش میدهد.
خوشبختانه بهاران پس از جراحی بسته در بیمارستان شهید چمران اصفهان توسط دکتر ابوالقاسم میردهقان وضعیتش رو به بهبود است. این جراحی برای خانوادهٔ او شش میلیون تومان هزینه داشته که بنیاد همدلان کودک و نوجوان در پرداخت هزینههای بیمارستان مشارکت کرد.
باید امیدوار بود! زمستان به سر میرسد... و «بهاران» دوباره سبز میشود و پرطراوت!
بنیاد همدلان کودک و نوجوان
کمیته سلامت و درمان