پس از جراحی و ترخیص از بیمارستان، وقتی برای احوالپرسی از اسداله به پدرش زنگ زدیم او را بسیار خوشحال یافتیم. صدایش آشکارا آرام بود... خالی از ترس و نگرانیهای پیشین! با کلماتی که همه قدردانی بودند و دعا!... و چه زیبا بود لحظهای که گوشی را دست پسرکش داد، تا با لحن شیرین کودکانهاش روحمان را نوازش کند؛ تا از حال خوب و سلامتیش برایمان…
بیشتر ...