اخبار


گزارش درمان فرمیسک 27 فروردین 1392 ساعت : 13:38

شكوفه لبخند بر لبهاي «فرميسك» جوانه زد

  «فِرمیسک» نام دارد که به کردی به معنای «اشک» است! همچون نامش پاک و زلال است و غمی غریب در درون دارد... اما شاید وقت آن رسیده باشد که فرمیسک به زیبایی‌ها لبخند بزند، مه‌مان شادی‌ها باشد و دیگر با اشک‌هایش خداحافظی کند!    فرمیسک اهل دیار کرمانشاه است. ۱۳ سال سن دارد و متاسفانه تا این سن، از ضایعه لب شکری رنج… بیشتر ...
گزارش درمان حمزه 27 فروردین 1392 ساعت : 13:32

«حمزه» كمي با دردهايش فاصله گرفت

  فقط هفت بهار زندگی را تجربه کرده است... اما در این چند ساله، بیماری امانش نداده و از‌‌ همان ماه‌های اول زندگی تا کنون درگیر معالجه و درمان‌های ناتمام بوده است...    حمزه متولد تیرماه ۱۳۸۴ و اهل شهرستان پاوه از استان کرمانشاه است. او در این سال‌ها از بیماری کلیه و مجاری ادراری، بسیار رنج برده است. کلیه راست حمزه بزرگ‌تر… بیشتر ...
13 اسفند 1391 ساعت : 13:28

يمنا كوچولو به آغوش مادر بازگشت

  این فرشته کوچک که به آغوش مادر پناه برده و با آرامش شیر می‌نوشد، کودکی دو ساله است... اما چشمانش نگاه آدم بزرگ‌ها را در خود جای داده است... شاید سختی بیماری، در همین مدت کوتاه زندگیش او را پخته کرده است!     «یمنا» نام دارد و با وجود سن کمش، فرزند اول خانواده و خواهر بزرگ‌تر یک نوزاد دیگر محسوب می‌شود. خانواده یمنا… بیشتر ...
گزارش درمان امید 09 اسفند 1391 ساعت : 13:15

دريچه هاي «اميد» بار دگر گشوده شد!

  پارسال هنگام تحویل سال نو سر سفره هفت سین پدر و مادر «امید» تنها یک آرزو داشتند... و آن، سلامتی فرزند دلبندشان بود... و امسال امید بر سر آن سفره و در کنارشان، به بهار خوشامد خواهد گفت... اینبار با قلبی خالی از درد... سرشار از امید!     «امید» متولد ۲۳ بهمن ماه ۷۳ است. این نوجوان به همراه ۴ نفر اعضای خانواده در شهرستان… بیشتر ...
گزارش درمان نادیا 02 اسفند 1391 ساعت : 11:28

ناديا با آواي پرندگان آشتي كرد

  او كه تا ديروز با گوشهاي خود جز سكوتي خاموش و گزنده را تجربه نكرده بود، حالا مي تواند بشنود... صداي همهمه زندگي را ... و صداي قلبهاي پر از عشقي كه براي او تپيد! ناديا از کودکی مبتلا به کم شنوایی بود. او بدليل پايين بودن توان مالي خانواده 13 سال از بهترين سالهاي زندگيش را بدون لذت شنيدن پشت سر گذاشت. متاسفانه اين دختر معصوم سالهاي مهم تحصيلي… بیشتر ...
گزارش درمان اکرم 02 اسفند 1391 ساعت : 09:09

اكرم به فرداي روشن سلام مي كند

  باورش سخت است... پدرش می‌گفت در این چند ساله برای رفع مشکل چشم اکرم، مکررا راهی تهران شده‌اند و تا به حال ۷۷ بار به بیمارستان فارابی مراجعه کرده‌اند!    اکرم در سال ۱۳۷۶ به دنیا آمده و هم اکنون در کلاس اول دبیرستان درس می‌خواند. این خانواده دارای پنج فرزند هستند که اکرم سومین آنهاست. آنان ساکن روستای بلرتو ملایر هستند.… بیشتر ...
گزارش درمان زهرا 16 بهمن 1391 ساعت : 11:26

زهرا بر جاده بهبودي قدم گذاشت

  دل زهرا مه آلود است و در پي يك اميد! و اميد شايد نوري است انباشته در پس يك ديوار... سراسيمه، بيقرار...  تنها در پي يك روزنه... تا بتابد.... بتابد بر جان اين كودك بيمار... و روشن سازد دل مهجور و غمزده اش را... زهرا متولد 28 دي ماه 77 در شهر بروجرد است. او به همراه خانواده پنج نفره خود، در یک منزل قدیمی در يكي از محلات بروجرد مستاجر هستند. اين… بیشتر ...
گزارش درمان ستایش 14 بهمن 1391 ساعت : 13:59

جوانه هاي اميد در قلب «ستايش» روييد

چشمه همدلي ها بار ديگر جوشيد و ذرات زلال عشق در  رگهاي كوچك «ستايش» جاري شد تا قلب او را پر تپش، به ستايش زندگي وادارد... در اين چند ماه هر بار كه پدر و مادر ستايش او را براي معالجه  نزد مراكز درماني بردند، به آنان گفته شد براي حل مشكل ستايش هيچ راهي به غير از عمل جراحي قلب نيست. و آنان هر بار با اندوهي سنگين تر از پيش به خانه بازگشتند...… بیشتر ...
گزارش درمان نیلوفر 25 دی 1391 ساعت : 12:12

گل «نيلوفر» دوباره شكفت

  نیلوفر، گل مرداب است... گلی که ریشه در گل و لای دارد. اما ناباورانه هنگامی که شکوفا می‌شود و سر بر آسمان می‌گذارد چقدر زیبا و عطراگین است!... «نیلوفر» ما هم گلی است روئیده در میان انبوهی از درد و بیماری... شکفته در باتلاقی از فقر و نداری! اما با اینهمه... گلی است لبریز از طراوت زندگی!!!    از کدام درد این دخترک معصوم برایتان… بیشتر ...
گزارش درمان باران و بهنام 20 دی 1391 ساعت : 14:37

قلبهای خسته و رنجور دو بیمار ترمیم شد

  هر دو دردی مشترک را در قلبهای کوچک و ظریف خود تجربه کرده‌اند! هر دو نونهالی هستند در آغاز رویش... یکی «باران» نام دارد که همچون اسمش لطیف است و پرطراوت... دیگری «بهنام»، پسرکی به غایت شیرین و دوست داشتی. بار دیگر یاران و همراهان دوستدار کودکان، به دو دعوت همیاری درمان ما صمیمانه پاسخ گفتند و با حضور گرم خود، ضیافتی از… بیشتر ...
گزارش درمان فرزانه و امیرحسین 18 دی 1391 ساعت : 06:29

جراحي ارتوپدي بر روي دو بيمار انجام گرفت

  در دل من چیزی است مثل یک بیشه نور -- مثل خواب دم صبح -- و چنان بی‌تابم -- که دلم می‌خواهد --- بدوم تا ته دشت --- بروم تا سر کوه --- دور‌ها آوایی است که مرا می‌خواند (سهراب)    فرزانه متولد فروردین ۷۴ در شهرستان ملایر است. او دارای مشکلی در پاشنه پایش می‌باشد که ایستادن را برایش دشوار ساخته است. فرزانه توسط رابط ما در ملایر به… بیشتر ...
گزارش درمان حسن 17 دی 1391 ساعت : 10:34

«حسن» آواز گنجشكها را مي شنود

  برای این پسرک بانمک و بازیگوش درس خواندن در کنار دیگر بچه‌های همسن و سالش آسان نبود. او از سطح شنوایی بسیار پایینی بهره‌مند بود و به تشخیص پزشک اودیولوژیست، ‌ هر دو گوشش به سمعک نیاز داشت.    حسن ۹ سال بیشتر ندارد و متولد شهر بجنورد است. او عضوی از یک خانواده ۵ نفره است که در منزلی کوچک در روستای الله وردیخان در حومه بجنورد… بیشتر ...
گزارش درمان فاطمه و زینب 11 دی 1391 ساعت : 10:21

نوري از عشق بر چشمان دو كودك تابيد

  چشمانت را بگشا! بگذار آفتاب از دریچه نگاه تو بر این جهان بتابد... بگذار رنگ چشمانت بر بوم زندگانی جاری شود تا تصویری از یک زیبایی ناب را ترسیم کند... بگذار درخشش آن دو چشم، شعله‌ای باشد پر فروغ در شبهای تاریکمان...    زینب، متولد بهمن ماه ۷۷ و اهل روستای حاج منعم شهرستان شوش‌تر از استان خوزستان است. او عضو یک خانواده ۶ نفری با… بیشتر ...
گزارش درمان محمدمهدی( و رها) 06 دی 1391 ساعت : 13:01

سرنوشت دو كودك به هم پيوند خورد

  گاهی با خود خلوت می‌کنیم و از خود می‌پرسیم آیا می‌شود دنیا کمی مهربان‌تر باشد؟! آیا کودکان ما در این دنیای ناملایم آینده‌ای خواهند داشت؟ حقیقتا تصویر فردای این بچه‌های معصوم چه رنگی خواهد داشت؟    مددکاران بهزیستی نامش را «ر‌ها» گذاشته بودند شاید به این دلیل که پدر و مادرش او را در خیابان‌‌ رها کرده… بیشتر ...
گزارش درمان حدیث 05 دی 1391 ساعت : 13:29

روايتي از يك «حديث» سروده شد

  هفده ساله است اما بواقع روحیه یک بچه بازیگوش را دارد! عاشق بازی کردن با عروسکهای بزرگ پارچه‌ای است... شاید به این دلیل که هیچگاه فرصت کودکی کردن نداشته است. عجیب است! با وجود بدنی درمانده و رنجور، لبریز از دردی طاقت فرسا... با وجود همه این‌ها او دختری است بسیار خوش رو و خوش اخلاق!!!     «حدیث» در دیماه سال ۱۳۷۳ در کرمانشاه… بیشتر ...
گزارش تحصیل 21 آذر 1391 ساعت : 12:27

تعداد 16 كودك وارد چرخه تحصیلي شدند

  يك دست روپوش نو بر تن، يك كوله پشتي رنگي بر دوش، و... يك «مدرسه» كه آنان را پذيرا باشد!... و اين، همه دنياي بچه هايي است كه دل كوچكشان از حسرتِ  نداشتن ها انباشته است! امسال هم چون سالهای گذشته بسیاری از خانواده ­های مهاجر، به دلیل نداشتن استطاعت مالی نتوانستند کارت اقامت و یا پاسپورت دریافت کنند. و این یعنی خداحافظی کودکان… بیشتر ...
15 آذر 1391 ساعت : 12:28

بيش از 70 كودك مشتاق راهي مدرسه شدند

  برای بیشتر کودکان مدرسه رفتن یک امر عادی و برای برخی از آن‌ها کاری خسته­ کننده است. ولی برای عده‌ای از کودکان که با فرزندان ما در زیر یک آسمان آبی زندگی می‌­کنند، رفتن به مدرسه بزرگ‌ترین رویای زندگی­ است... رویایی که‌گاه تحقق می‌­یابد و‌گاه به یک حسرت بزرگ تبدیل می‌­شود!      خوشبختانه امسال نیز کمیته… بیشتر ...
گزارش درمان ابوالفضل 15 آذر 1391 ساعت : 12:20

قلب ابوالفضل با يك جراحي دشوار ترميم شد

  خسته است... خسته از یک نبرد نفسگیر! از یک جراحی سخت و دشوار. اما سرانجام این مبارز کوچک، پیروزمندانه چشم گشود... او بار دیگر از دریچه چشمان درشت و زیبایش به زندگی سلام کرد!    ابوالفضل نازنین ۴ سال بیشتر ندارد. هنگام تولد تنها یک کیلو وزن داشته و طی ۹ شبانه روز در دستگاه نگهداری شده است. به گفته مادر، فرزندش پس از ترخیص، مشکلات زیادی… بیشتر ...
گزارش درمان حسین و نجمه 15 آذر 1391 ساعت : 10:49

دو كودك با آواز طبيعت همراه شدند

  برای ما شاید این فقط یک اتفاق ساده است... اما برای آنان بی‌شک معنای یک «زندگی» است! آری؛ این دو کودک نازنین از دنیای سوت و سکوت گذر کردند به وادی نوا‌ها و نغمه‌ها قدم گذاشتند...    حسین و نجمه دو کودکی هستند که با سطح شنوایی بسیار پایین متولد شده‌اند. یکی از استان همدان و دیگری از استان خراسان شمالی، هر دو ناگزیر تن… بیشتر ...
گزارش تحصیل - ماريا راهي مدرسه دخترانه شد 24 آبان 1391 ساعت : 07:47

ماريا راهي مدرسه دخترانه شد

  بالاخره «ماريا» پس از ۹ سال براي اولين بار از جلد «عليرضا» خارج شد و با تركيبي دخترانه از خانه بيرون آمد و در جلوي جمع ظاهر گشت!!!   وقتي يكباره با پوشش دخترانه وارد شد، حالت عجيبي داشت. روسري و چادر عربي به سر و كفشهاي پاپيون دار و جورابهاي صورتي به پا داشت. حس رهايي بوضوح در صورتش ديده مي شد، اما او مانند پرنده اي… بیشتر ...